لذت بردن از مسير زندگي
به اين فكر كنيد كه تصميم داريد به يك كوهنوردي برويد. هدف شما قله است. در راه رسيدن به قله، ابتدا از دامنه كوه شروع ميكنيد. شيب هاي ملايم و تند را پشت سر ميگذاريد. در طول مسير ممكن است با گونه هاي خاصي از گياهان يا جانوران برخورد داشته باشيد. چشمه هاي آب طبيعي را ببينيد كه از دل زمين ميجوشند و جاري ميشوند. يخچال هاي طبيعي كوهستان را ببينيد. انواع سنگ ها را ببينيد و از هر قدمي كه در راه رسيدن به قله برميداريد نهايت لذت را ببريد. هواي پاك كوهستان را استنشاق كنيد و اكسيژن را به درون ريه هاي خود بكشيد. در اين صورت وقتي كه به قله برسيد در پاسخ به سوال چگونه به اينجا رسيدم، لبخندي داريد كه در جواب، نثار اين سوال كنيد.
شما تنها قله اي را فتح نكرده ايد، بلكه خودتان را ميهمان زيبايي ها و تجارب مسير كرده ايد. تجربه هايي را كسب كرده ايد كه ممكن است در عين سخت بودن در آن لحظات، برايتان فراموش نشدني و جذاب خواهند بود. شما در راه رسيدن به قله هيچ لذتي را از دست نداديد و خود را از ديدن هيچكدام از زيبايي ها منع نكرديد. فقط به نوك قله چشم ندوختيد و به همين دليل موفق شديد چشمه ها و گل هاي روييده كنار آن را ببينيد. وقتي به قله برسيد و براي استراحت دقايقي را بنشينيد، به پايين كه نگاه ميكنيد ياد آن علف هاي خودروي سبز و سنگهاي رسوبي، حتي ياد آن سنگي كه از زير پايتان لغزيد و شما را دچار واهمه كرد، لبخند رضايت بر لبانتان مينشاند. يادتان مي آيد كه گوشه اي، گلبرگ هاي گلي كوچك و زيبا، تن ظريف خود را به دست باد سپرده بود و از ديد شما پنهان نماند. اين ها را كه به خودتان ياداوري ميكنيد براي فتح قله هاي بلندتر و ديدن زيبايي هاي بيشتر مسير حريص ميشويد. ياداوري اين صحنه هاست كه لذت فتح قله را براي شما دوچندان ميكند.
اما فكر كنيد كه از شروع فقط سرتان را بالا برديد و به قله نگاه كرديد. از هر خرده سنگي كه پايتان را آزرد ناليديد و به اين فكر كرديد كه چند دره ديگر را براي رسيدن به قله بايد رد كنيد. با اين روند شايد از ادامه دادن خسته شويد و برگرديد. اما اگر ادامه هم بدهيد به قله كه رسيديد چيزي جز تلخي و سختي رسيدن به يادتان نمانده.
مسير زندگي نيز چيزي جز اين نيست. ابتداي همه ي ما تولد يافتن از شكم مادر بوده. اما انتهايي براي هيچكداممان نيست. تنها مسيري كه ما براي زندگي انتخاب ميكنيم است كه ما را از ديگران متمايز ميسازد. گاهي چگونه رسيدن به هدف، مهمتر از رسيدن به آن است. اينكه شما در نهايت با رضايت از راهي كه آمده ايد ياد كنيد، بسيار ارزشمند است.
گاهي حتي ما زماني كه به هدفي دست ميابيم، آن را چنان كه قبلا در ذهن خود وسوسه انگيز ترسيم كرده بوديم نمي يابيم. در اين ميان اگر مسيري را هم كه براي رسيدن به اين هدف انتخاب كرده بوديم جاذبه اي براي ما نداشته باشد، خود را سرخورده و نااميد مي يابيم. تنها استرس رسيدن به هدفي را بر خود تحميل كرده بوديم كه حالا چندان جذابيتي براي ما ندارد. اما اگر در راه رسيدن به همين هدف از اتفاقاتي كه در راه برايمان افتاده لذت برده باشيم، نه تنها پشيمان نيستيم بلكه خود را برنده ميدانيم.
اين را فراموش نكنيم كه اگر بهترين و عالي ترين هدف ها را انتخاب كنيم، سختي هاي مسير هم برايمان لذتبخش خواهد بود. پس بايد در انتخاب هدف و مسير رسيدن به آن در حد توان تلاش كنيم تا بهترين ها را انتخاب كنيم. هرچه اهداف ما متعالي تر باشند، تحمل سختي هاي مسير آسان تر خواهند بود.
مادري كه فرزندي را به دنيا مي آورد، از ابتدا او را براي 30 سالگي اش كه نهايت جواني و برنايي اوست به دنيا نمي آورد. او از رويش اولين دندان كودك خود، از گفتن اولين كلمه اش، از برداشتن اولين قدم هايش، از اولين روز مدرسه فرزند خود لذت ميبرد و غرق در شادماني ميشود. در اين بين سختي هايي متوجه وجودش ميشود و از خود گذشتگي هايي ميكند. با همه اين وجود به چشم خود ميبيند كه ميوه وجودش هرروز رشد ميكند و رسيده تر ميشود. هدفتان را چون فرزند خود بدانيد. از هر ثانيه ي رسيدن به بالندگي آن نهايت لذت را ببريد. به زيبايي هايش خيره شويد و سختي هايش را با جان و دل بپذيريد. و ايمان داشته باشيد كه وقتي به هدفتان رسيديد و چندي از آن گذشت، تنها خاطره هاي مسير است كه برايتان ميماند.
و در آخر انسان به جهت ذات كمال گراي خود هرگز به جايي يا نقطه اي خود را محدود نميكند. به هرجايي كه برسد هدف بعدي اش را مشخص ميكند. اين ميل به رسيدن به هدف و كمال انسان را انتهايي نيست. پس چه زيباست كه در راه فقط به مقصد فكر نكنيم. تنفسي كنيم و از هواي مسير لذتي ببريم، تا شهد شيرين رسيدن به هدف را براي خود دلچسب تر كنيم.
دیدگاهتان را بنویسید