خود واقعي-خود تصنعي
شاید شما هم جمله ي خودتان باشید را زیاد شنیده باشید اما به آسانی و بدون توجه از کنار آن گذشته و به آن اعتنائی نکرده باشید. ریشه بسیاری از ناراحتی ها، افسردگی ها و عدم رضایت از خودمان، همين خود نبودن ما است. برای اینکه خودمان باشیم نیاز است تا بدانیم که در واقع ما چه كسي هستيم؟
به راستی ما کیستیم؟
برای اینکه بتوانید به این سوال پاسخ دهید نیاز است تا با ویژگیهای شخصیتی مثبت و منفی خود آشنا شويد. دفتری بردارید و روی آن جدولی بکشید. سمت راست را به ویژگی های مثبت و سمت چپ را به ویژگیهای منفی تان اختصاص دهید و در هر ستون ویژگی هایی را که دارید -بسته به خوب بودن یا خوب نبودن شان- در سمت راست و چپ جدول بنویسید. برای این کار زمان بگذارید. با حوصله و دقت و در کمال آرامش این کار را انجام دهید. از ریزترین خصوصیتهای اخلاقی تان تا بارزترین آنها را در جدول بگنجانید. سپس آن را مطالعه کنید. این زاویه دیدی است که شما به خود دارید و فکر می کنید که شما شخصیتی هستید که ویژگیهای روی کاغذ را دارد. حال سعی کنید روی نقاط قوت و ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید. خصوصیاتی که چندان خوب نیستند را به مرور از خود دور کنید. قدم اول دانستن خصوصیات شخصیتیتان بود. قدم دوم پذیرش آنها و در قدم سوم بعد از پذیرش شما میتوانید به تقویت یا تضعیف هر کدام از صفات خود اقدام کنید.
هنجارها
آیا معنای هنجار را میدانید؟ به مجموعهای از بایدها و نبایدهایی که ما موظف به رعایت آنها هستیم هنجار گفته میشود. این هنجارها میتواند در بعد اجتماع به صورت رعایت حقوق دیگران، پاکیزه نگه داشتن مکانهای عمومی، رعايت صف و غیره تجلی یابد. هنجارهای خانوادگی بسته به فرهنگ هاي مختلف در هر خانوادهای متفاوت است. اما هنجارهای شخصی شما چیست؟ چه باید ها و نباید های معینی دارید که خود را موظف به رعایت آنها می دانید؟ در دفتری که تهیه کردهاید مجموعهای از هنجارهای خود را نیز بنویسید و روی آنها تامل کنید.
ارزش ها
وقتی از انجام کاری حال خوبی به شما دست می دهد و روحتان را سیراب میکند به این معناست که آن کار برای شما یک ارزش است. برگزاری یک سمینار علمی، کسب رتبه ای بالا در یک آزمون مهم، بوسيدن دست پدر و مادرتان، کمک به دیگران و یا هر کار کوچک و بزرگ دیگری که حال درونی شما را خوب کند یک ارزش تلقی میشود. و در نقطه مقابل ضد ارزش ها قرار دارند؛ کارهایی که انجام آنها خط قرمز شما در زندگی به حساب میآیند. تهمت، دل شکستن، دزدی و یا هر کاری که غيرانساني بوده و باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در شما می شود و همانطور که بالاتر گفتیم به نحوی خط قرمز شما در زندگی است را ضد ارزش می نامند. در دفتر خود جدولی از ارزش ها و ضد ارزش های خود تهیه کنید. ببینید که در واقع ارزش های شما در زندگی چه چیزهایی هستند و باید بیشتر روی آنها تمرکز کنید و ضد ارزش های تان چیستند که باید از آنها دوری کنید.
آيا این اصطلاح که هیچ یک از پنج انگشت به هم شبیه نیستند را شنیدهاید؟ انگشتان را به آدمهای روی این کره خاکی تعمیم دهید. هیچ کدام از ما به یکدیگر شبیه نیستیم. در ریزترین جزئیات ظاهری و باطنی تفاوت های پیدا و پنهان بسیاری با یکدیگر داریم. پذیرش این امر که این تفاوتها طبیعی هستند به پذیرش خود واقعی ما کمک میکند. آیا شما کسی را می شناسید که کامل و بی عیب و نقص باشد؟ بهترین انسانی را که میشناسید در نظر آورید. آیا انسان کاملی است؟ قطعاً خیر. ممکن است از جهاتی بسیار عالی باشد اما قطعاً بدون عیب نیست. این که شما او را به عنوان انسان شایستهای پذیرفته اید به این معناست که قبل از شما خود او به باور شایسته بودن رسیده است.
اگر قد ما کوتاه است، اگر موهای کم پشتی داریم، اگر در خانوادهای کم بضاعت به دنیا آمدهایم و هزاران اگر دیگر که چندان برای ما خوشایند نیستند، زمانی که ما آنها را پذیرفتیم به یک مسئله حل شده برای ما تبدیل خواهد شد که دیگر وقت و انرژی ما را به خودش اختصاص نخواهد داد. اغلب ناراحتیها و عدم پذیرش های ما نیز از مسائلی است که خودمان در آنها نقشی نداشتهایم. همان مثال هايي كه بالاتر مطرح شد؛ قد کوتاه، موی کم پشت، معلولیت و غیره از جمله شرایطی است که وجود آنها به خواست ما مرتبط نبوده است. پس بهترین راهکار پذیرش آنها و تمرکز بر چیزهایی است که توانایی تغییر آنها را داریم.
روابط
زمانی که از مرحله پذیرش خودتان به عنوان یک فرد منحصر به فرد نیز عبور کردید دیگر قضاوت های دیگران باعث آزار شما نخواهد شد. کسی نمیتواند با حرفی شما را برنجاند و شما را از خود واقعیتان ناامید کند. دیگر نیازی نیست تا دائماً نقابی بر صورت داشته باشید تا مبادا مورد قضاوت یا نقد قرار بگیرید. زمانی که خودتان را پذیرفتید متوجه خواهید شد که دوستان واقعی شما نیز همان خود واقعی شما را پذیرفتهاند و کسانی که خود واقعی شما را نمی خواستند کم کم از دایره روابط تان به خودی خود حذف خواهند شد.
کلام آخر
برای این که بتوانید قدمی به جلو بردارید یک پیش نیاز بر سر راه شما وجود دارد و آن شناختن و پذیرش خود واقعیتان است. زمانی که خودتان را شناختید و پذیرفتید که واقعاً چه کسی هستید برای پیشرفت خود نیز تلاش خواهید کرد، دیگر نیازی به تایید دیگران نخواهید داشت، دیگر نیازی نیست تا به چیزی که نیستید تظاهر کنید، صورتک بر چهره داشته باشید و تصنعی باشید. چرا که شما خود واقعی تان را پذیرفته اید و دوست دارید.
ما در دوره متفاوط شو به شما كمك ميكنيم تا با خود واقعيتان بيشتر آشنا شده و آن را بپذيريد. براي اطلاعات بيشتر از اين دوره و ثبت نام در دوره رايگان متفاوط شو اينجا كليك كنيد.
دیدگاهتان را بنویسید