انسانيت در كسب و كار
اتفاق غيرمنتظره
اتفاق غیرمنتظره ای که در سال ۲۰۱۹ در جهان افتاد و در مدت کوتاهی به یک پانادمی تبدیل شد، ظهور ویروس جدیدی به نام کرونا بود. فارغ از مشکلاتی که این ویروس برای تمام دنیا به وجود آورد و علاوه بر مرگ و میر هزاران انسان و داغدار کردن هزاران خانواده، باعث از بین رفتن صدها کسب و کار کوچک، ورشکستگی بنگاه های اقتصادی متعدد، تعدیل نیروی کارخانه ها و در پی آن بیکار شدن صدها نفر از انسانها شد. به دنبال آن مردم دنیا به ویژه مردم ایران علاوه بر تورم و فشارهای اقتصادی پیشین، متحمل فشارهای جدید دیگری از جانب این ویروس شدند.
ما در اینجا قصد نداریم تا تبعاتی را که ویروس کرونا برای مردم ایجاد کرد سخن بگوییم. اگر به اين موضوع علاقه داريد می توانید برای مطالعه بیشتر به مقاله دوران کرونا و پسا كرونا مراجعه کنید. در این مقاله میخواهیم درباره این موضوع صحبت کنیم که کرونا چه درسی را در زمینه انسانیت و انسان بودن به ما داد.
شما هم احتمالاً درباره دست ساز بودن یا طبیعی بودن این ویروس بحثهایی را شنیدهاید. از همین جا شروع می کنیم؛ بیایید بپذیریم که اگر تنها با درصد کمی احتمال، این ویروس دست ساز بوده باشد، با چه هدفی ساخته شده است؟ قطعاً اگر هزاران دلیل هم برای ساخت این ویروس آورده شود شما نخواهید پذیرفت. چرا؟ چون کاری غیر انسانی و ضد بشر دوستانه بوده است. قطعاً اگر این ویروس موجب مرگ و میر و نابودی کسب و کارهای زیادی شده، از سوی دیگر باعث سودهای هنگفت و طلایی عدهای ديگر نیز شده است. احتکار ماسک و احتکار مواد ضدعفونی کننده یک مثال بارز از این حرکت غیر انسانی است که در اكثر نقاط دنیا شاهد آن بودیم. اگر شما با این حرف موافق باشید پس قبول دارید که انجام هر کار دیگری که در نهایت با انسانیت تضاد داشته باشد -حتی در ابعاد کوچک- غیر قابل پذیرش و قابل سرزنش است.
اگر شما جاي احتكار كنندگان ماسك و موادضدعفوني كننده بوديد چه ميكرديد؟
بیایید مثال ویروس کرونا را به کسب و کارهایمان تعمیم دهیم. شرایطی را در نظر بگیرید که شما میتوانید سودهای کلانی را به دست آورید اما در مقابل حقوق عدهای از کارکنان شما یا مشتریان ضایع خواهد شد. حال با توجه به مثال ویروس کرونا و درک این شرایط آیا حاضر به کسب سود در این شرایط هستید؟
تولید یا فروش محصول بیکیفیت و ارائه آن به عنوان محصول درجه يك، قیمتگذاری ناعادلانه، عدم پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان بر طبق قانون و مطابق با مسئولیت و وظیفه آنها، عدم پرداخت پاداش به کارکنان زمانی که زحمات آنها برای شما سودهای کلانی ساخته است، عدم توجه به نیازها و درخواست های کارمندان و مشتریان، اندیشیدن فقط به سود مالی در شرایط بحرانی کشور و دهها نمونه دیگر که در محیط کار یا بازار با آنها مواجه شده ایم نیز ابعاد کوچکتری از عدم انسان دوستی و اقدامات ضد انسانی می باشد.
اگر ما بتوانیم در محیط کاری خود با همکاران، کارمندان، کارفرمایان و مشتریان در کمال انصاف، شرافت و انسانیت برخورد کنیم، در جایگاههای بالاتر نیز همینگونه خواهیم بود. اما در صورتی که خود را فريب دهيم كه چند تومان حقوق یک کارگر ارزش این حرفها را ندارد و یا مشتری قادر به تشخیص محصولِ های کپی از اورجینال نيست، قطعاً نمی توانیم انتظار داشته باشیم دیگران در جایگاهی بالاتر از ما با انسانیت تمام رفتار کرده و دچار هیچ خطایی نشوند؛ چرا که خود ما نیز یکی از آنها هستیم و اگر در موقعیت آنها قرار بگیریم کاری جز همان فعل فعلی آنها انجام نخواهیم داد.
انسانيت يك اصل است
علاوه بر همه اینها قطعاً گذشت زمان انسانهای شریف را به دیگران ثابت خواهد کرد و شما علاوه بر وجدانی آسوده، از نیکنامی و اعتبار نزد همگان برخوردار خواهید بود. قطعاً اگر ما صفت همزاد پنداری را در خود تقویت کنیم، انسانیت رنگ بیشتری در زندگی و کسب و کار ما خواهد گرفت. در هر شرایطی خود را به جای شخص مقابلمان قرار داده و رفتاری را با دیگران انجام دهیم که انتظار داریم آن رفتار با خود ما صورت بگیرد. مثال معروف برکس نپسند آنچه تو را نیست پسند به خوبی گویای این منظور است.
انسانیت مربوط به گروه خاصی نیست. انسانیت مربوط به نژاد یا طبقه منحصر به فردی نیست. انسانیت مرز نمی شناسد. همه ما انسان هستیم و وظیفه ما انسان بودن است.
دیدگاهتان را بنویسید